در این مقاله قصد داریم تا از تفکر سیستمی به زبان ساده و از هدفمندی سیستم که از ویژگی های مهم آن است با شما سخن بگوییم. سعی ما بر آن است تا به دور از اصطلاحات و موضوعات پیچیده و فنی، مباحث به صورتی ساده و کلی ارائه گردد.

تفکر سیستمی یکی از موضوعاتی است که فارغ از حوزه کاری و تخصص ما، جهت درک صحیح رویداد ها و مدیریت مناسب فعالیت هایمان مورد نیاز می باشد. تفکر سیستمی شناخت ما از محیط و اتفاقات و رویداد های ریز و درشت و پیچیده اطرافمان را کامل تر می کند؛ در نتیجه می توانیم در زندگی تصمیمات بهتری بگیریم و رفتارهای مناسب تری داشته باشیم.

قبل از اینکه به بحث اصلی در خصوص تفکر سیستمی و هدفمندی سیستم بپردازیم، لازم است تا مفهوم سیستم را مرور نماییم. بدون شک همه ما تاکنون اصطلاح «سیستم» را شنیده ایم و یا در مکالمات روزمره خود از این اصطلاح استفاده کرده ایم. مثل سیستم کامپیوتر، سیستم حمل و نقل، سیستم اعصاب، سیستمی فکرکردن.

در این مقاله سعی داریم تا ضمن تعریف و توضیح سیستم به این نکته نیز اشاره کنیم که برای اینکه یک سیستم عملکرد مناسبی داشته باشد چه ویژگی ها و خصوصیاتی باید داشته باشد؟

سیستم چیست؟

 

سیستم چیست؟ | هاوا

 

در یک تعریف کلی، به هر مجموعه هدفمندی که از اجزای مشخصی تشکیل شده باشد و این اجزا با یک نظم خاص در کنار هم قرار گرفته و با یکدیگر در ارتباط متقابل باشند، سیستم گفته می شود.

به عنوان مثال اتومبیل یک سیستم است؛ چراکه اجزای آن با نظم خاصی کنار همدیگر قرار گرفته اند و با همدیگر در ارتباط هستند تا هدف اتومبیل که همان جابجائی افراد یا کالا ها از جائی به جای دیگر است را تحقق بخشند.

سیستم را می توانیم اینگونه نیز تعریف کنیم:

مجموعه ای از اجزاء است که در یک رابطه منظم با یکدیگر فعالیت می کنند و یا سیستم، مجموعه ای از اجزاء مرتبط است که در راستای دستیابی به مأموریت خاصی، نوع و نحوه ارتباط بین آنها بوجود آمده باشد. ساعت، انسان، گیاهان و حیوانات همگی یک سیستم هستند. به نظر شما مدرسه یا مجموعه ای آموزشی مثل هاوا چطور؟

 

آیا می توان گفت مجموعه هاوا، یک سیستم است؟

پاسخ بله است. زیرا مدرسه و مجموعه هاوا نیز، مجموعه هدفمندی است و از اجزای خاصی بوجود آمده و این اجزا نه بطور شانسی و تصادفی بلکه از روی حساب و کتاب و با نظم خاصی کنار همدیگر قرار گرفته اند؛ پس با این حساب می توان گفت تمامی ادارات، شرکت ها و نهاد های اجتماعی هم سیستم هستند. پس از دوچرخه، ترموستات، رادیو، کامپیوتر و اتومبیل گرفته تا گیاهان، حیوانات، انسان ها و سازمان ها همگی سیستم هستند.

 

چه ویژگی مشترکی در این گروه ها و انواع متفاوت وجود دارد که ما همه آن ها را “سیستم” می نامیم؟

بله، درست گفتید…

    1. همه این موارد هدف مشخصی دارند یا برای هدف مشخصی ساخته شده اند.
    2. همگی از اجزای مشخصی تشکیل شده اند؛
    3. و این اجزا با نظم خاصی کنار یکدیگر قرار گرفته اند.
    4. و ارتباط متقابل بین اجزا مشهود است.

 

هدفمندی سیستم | هاوا

 

هدفمندی سیستم جزئی از ویژگی های مهم هر سیستم است. حتی وقتی به سیستم های طبیعی نگاه می کنید در صدد برآورده ساختن اهداف معین شده خود، از روش های مختلف  می باشند. به عبارت دیگر، هیچ چیز در دنیا به بطلان آفریده نشده است. در طبیعت همه جا تعاون، هماهنگی، تعادل، یکپارچگی و تعامل وجود دارد. بنابراین همه سیستم ها دارای هدف بوده و در حقیقت سیستم بدون هدف، تنها یک توده از عناصر مختلف می باشد.

هر سیستم می تواند دارای چندین هدف و یا سلسله مراتبی از اهدف باشد و هر جزء از سیستم می تواند بخشی از هدف را دنبال کند. سیستم ها می توانند دارای اهداف آشکار یا پنهان باشند. برای مثال یک بانک اعلام می کند که هدف بانک رضایت شماست این هدف آشکار بانک است ولی هدف پنهان بانک، سودآوری است.

محتوای یک سیستم به منظور دستیابی به یک هدف خاص سازماندهی می شود، به عبارتی سیستم ها با هدفشان مشخص می شوند. هدف به کل سیستم جهت می بخشد و فرآیند هایی را که می بایست برای رسیدن به هدف بوجود آید تعیین می کند. ماهیت این فرآیند ها تعیین کننده میزان و نوع اجزایی است که باید به کار برده شود و محتوای سیستم را تشکیل می دهد.

 

هدفمندی سیستم های مکانیکی مشخص تر می باشد.

به عنوان مثال هدف از ساختن اتومبیل مشخص است که می توان آن را جابه جایی افراد یا کالاها از نقطه ای به نقطه دیگر دانست. اما آیا در مورد اهداف اشخاص و یا سازمان ها و نهاد ها هم به همین راحتی می توان سخن گفت!

در نگاه اول صحبت کردن در مورد هدفمندی سیستم ساده به نظر می رسد اما با اندکی توضیح خواهیم دید یافتن هدف واقعی سیستم، به ویژه سیستم های پیچیده انسانی و اجتماعی و نیز تعیین میزان دستیابی به هدف کمی دشوار است. در بسیاری از موارد، اهداف اعلام شده با اهداف واقعی فرق می کنند و در برخی از موارد در تعیین هدف نیز دچار اشتباه می شویم.

 

اگر اجزای سیستم عملکرد مناسبی نداشته باشند چه اتفاقی خواهد افتاد؟

اجزای سیستم در جهت دستیابی به هدف سیستم در حال همکاری و تعامل هستند. آیا سیستم اصلی باز هم می تواند به اهدافش بطور کامل دست یابد؟

یک وسیله مکانیکی مثل اتومبیل را در نظر بگیرید. اگر اجزای این وسیله عملکرد صحیح و مناسب خود را نداشته باشند و اگر هماهنگی کامل بین اجزای اتومبیل وجود نداشته باشد و اگر تناسبی بین قطعات مختلف اتومبیل نبوده و یا هر قطعه در جای مناسب خودش قرار نگیرد، طبیعتاً هدفمندی سیستم اصلی در دستیابی کامل به اهدافش دچار مشکل خواهد شد.

اجزای بدن انسان هم همینطور. اگر هر یک از اجزا دچار عارضه ای گردد، سیستم اصلی یعنی بدن انسان دچار اختلال شده و از اهدافش باز می ماند.

در یک سیستم آموزشی همانند مجموعه هاوا نیز افرادی که به عنوان اجزای این سیستم هستند هر کدام می بایست نقش خاصی در سیستم ایفا نمایند تا موفقیت کلی سیستم بوجود بیاید؛ یعنی مجموعه هاوا به اهدافش برسد. بنابراین باید عملکرد و اهداف اجزا و افراد با هدف کلی مجموعه و نقش سایر افراد، هم راستا و هماهنگ باشد. اگر این وحدت و هماهنگی وجود نداشته باشد، هدفمندی سیستم و اهداف کلی مجموعه بطور کامل محقق نخواهد شد.

بدیهی است در سیستم های اجتماعی که با افراد صاحب اختیار و بسیار پیچیده سروکار داریم، پیاده سازی تفکر سیستمی در سازمان آسان نبوده و هدایت، سازماندهی و مدیریت مناسب افراد و مجموعه مورد نظر بسیار حیاتی می باشد؛ بنابراین «مدیریت» نقش انکار ناپذیری در موفقیت یا شکست سیستم خواهد داشت.

 

اگر جامعه را به عنوان یک سیستم اصلی در نظر بگیریم؛

سیستم های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را می توان به عنوان زیرسیستم های آن در نظر گرفت که ارتباط متقابل این اجزا، زمینه تداوم حیات و پویایی جامعه را فراهم میاورد. البته تغییرات در یک بخش، تمامی بخش های دیگر را تحت تاثیر قرار می دهد. این زیر سیستم ها خودشان در قبال زیرسیستم هایشان (اجزایشان)، سیستم های اصلی تلقی می شوند.

 

به نظر شما علت این تاثیر گذاری و تاثیر پذیری در هدفمندی سیستم چیست؟

 

تاثیرگذاری و تاثیرپذیری اجزای سیستم | هاوا

 

با توجه به ارتباط متقابلی که بین اجزای سیستم وجود دارد، عدم تناسب یا ضعف عملکرد یکی از اجزا، عملکرد کلی سیستم را مختل نموده و باعث عدم دستیابی کامل به اهداف مورد نظر خواهد شد. به عبارت دیگر اختلال در بخشی از اجزای سیستم، زنجیر وار به سایر اجزا و در نتیجه به سیستم اصلی منتقل می گردد. پس به منظور دستیابی به اهداف سیستم، تناسب و هماهنگی و نظم اجزا بسیار مهم است.

تعامل بین اجزای سیستم به هدف نهائی منجر می شود و فعالیت ها را هدف دار می کند. در تفکر سیستمی بیشتر از خود بخش‌ها، به تعاملات و ارتباطات متقابل بین این بخش‌ها توجه می کنیم. عکس این وضعیت نیز صادق است. یعنی اگر تعاملات هر یک از اجزای سیستم در جهت اهداف کلی نباشد، سیستم را دچار وضعیت نامتعادل و بی‌نظمی خواهد کرد.

 

فردی که نحوه تفکر خود را بر نگرش سیستمی استوار می سازد:

  • تا حدود زیادی از یک بعدی بودن و سطحی فکر کردن مبری می شود.
  • از تعصب نا آگاهانه و یکسو‌ نگری دوری می جوید.
  • با بررسی درباره کلیت یک موضوع و در نظر گرفتن کلیه ارتباطات ممکن می کوشد تا به شناخت کامل تری از موضوعات و سیستم های محیطی خود دست یابد.
  • در نتیجه می تواند در موقعیت شناخته شده تری وظائف خویش را انجام دهد.

 

سخن پایانی

در یک تعریف کلی، به هر مجموعه هدفمندی که از اجزای مشخصی تشکیل شده باشد و این اجزا با یک نظم خاص در کنار هم قرار گرفته و با یکدیگر در ارتباط متقابل باشند، می توان سیستم گفت. تمامی اجزای سیستم در جهت هدفمندی سیستم حرکت می کنند و هر جزء بر اجزای دیگر تاثیرگذار است.